کد مطلب:125591 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:251

طوبی کنار کوثر
ماه صیام و ماه نیایش فرارسید

ماه نماز و روزه و ذكر و دعا رسید



ماه نزول قرآن، ماه خدا رسید

بر اهل قبله رحمت بی منتها رسید



در مصحف شریف خدا داده این پیام

كای مؤمنین نوشته شده بر شما صیام



برخیز تا كه روی به سوی خدا كنیم

با توبه اعتراف به جرم و خطا كنیم



بهر نجات جامعه آنگه دعا كنیم

شاید كه عقده های فروبسته واكنیم



امشب كه شام نیمه ی ماه مبارك است

از حق نصیب، اهل دعا را تبارك است



امشب كمال حسن خدا جلوه گر شده ست

كانون وحی، مهبط روح بشر شده ست



افزون به خاندان نبی یك پسر شده است

زهرا شده ست مادر و حیدر پدر شده ست



با صوت احسن احسن و بانگ حسن حسن

ز ام الحسن گرفته حسن را ابوالحسن



نور خدا ز بیت پیمبر برآمده

بوی خدا ز گلشن حیدر برآمده



بر این خجسته مادر و نوزادش، آفرین

زین طفل ناز و حسن خدادادش آفرین



خورشید برج عصمت، بدر تمام زاد

كفو امام و دخت پیمبر، امام زاد



باب الكرم ز خانه ی باب الكرام زاد

روح صلوة، نیمه ماه صیام زاد



دست خدا چو پرده گرفت از جمال حسن

مشهود ازجمال حسن شد كمال حسن





[ صفحه 221]





طفلی كه روی ماهش، مهرآفرین شده ست

طاها رخ است و، مهمان بریا و سین شده ست



رحمت عطا به رحمت للعالمین شده ست

خیرالبنات، صاحب خیرالبنین شده ست



امشب علی و فاطمه لبخند می زنند

پیوسته بوسه بر رخ فرزند می زنند



این سبط مصطفی ست به دامان دخترش

این زاده ی علی ست فرادست همسرش



این حاصل تلاقی دو بحر رحمت است

فریم ولایت و دریای عصمت است



این است رهبری كه بلند است رایتش

خورشید روشنی كه به هر جاست آیتش



دریای رحمتی كه نباشد نهایتش

قرآن گواه عصمت ذات و ولایتش



در زهد كس نبرده از او دست افتخار

تقسیم كرده هستی خود با خدا سه بار



اقرار كرده دوست به فضل و شرافتش

دشمن ز پا درآمده از لطف و رأفتش



عصر طلایی است زمان خلافتش

شهرت به دهر یافته خوان ضیافتش



تا حفظ آبرو شود از سایل پریش

خواهد از او به نامه نویسد سؤال خویش



لطفی كه آن امام، علیه السلام، كرد

از بعد خویش حفظ وجود امام كرد



در بدترین شرایط عصر اهتمام كرد

با بهترین وظیفه در این ره قیام كرد



از صلح خویش، نهضت تف را اراده كرد

او نقشه طرح كرد و حسینش پیاده كرد



هر صبحدم به كوی تو چون تابد آفتاب

بوسد زمین و خط امان یابد آفتاب



بر امتثال حكم تو، بشتابد آفتاب

خود گفته یی، ز هر چه بر آن تابد آفتاب،



افزون بود فواید صلح تو یا حسن!

جز این نبود و نیست، قسم بر خدا، حسن!





[ صفحه 222]





آنجا كه حق ز ذات تو تمجید می كند

درباره ی تو احمد، تأكید می كند



آن كو به حسن رأی تو تنقید می كند

كور است و اعتراض به خورشید می كند!



كمتر اگر به وصف تو پرداختند خلق

زان رو بود كه قدر تو نشناختند خلق





[ صفحه 223]